سفارش تبلیغ
صبا ویژن

چشمـــه ســـار رحمــت
 

بسم الله الرّحمن الرّحیم


داستـان آموزنده ی  

 

مبـارزه با استکبـار جنـگلی (4)

نتیجه تصویری برای مبـارزه با استکبـار جنـگلی

 

قسمت اول ـ جنگل و ساکنانش :

قسمت دوم ـ آغاز مبارزه :

قسمت سوم ـ مبارزه شروع میشود :

قسمت چهارم ـ آغاز قیـــام :

قسمت پنجم ـ بروز اختلاف بین سران علفخواران :

قسمت ششم ـ بازداشت فیل بزرگ و قیام عمومی :

قسمت هفتم ـ پیروزی فیل ها و برگشت زرافه ها :

قسمت هشتم ـ روی کار آمدن زرافه ها و مذاکره با دشمن :

قسمت نهم ـ مقاومت فیل ها و مخالفت با مذاکره :

قسمت دهم ـ طرح مشترک بُـــرد بُــــرد ! ( طَمبُب )  :

قسمت یازدهم ـ خواست و مطالبه ی عمومی :

قسمت دوازدهم ـ دو قطبی سازی جامعه :

تصویر مرتبط

 

قسمت نهم ـ مقاومت فیل ها و مخالفت با مذاکره :

روزها و سال های چندی بدین منوال گذشت و هیج یک از طرفین از خواسته های خود کوتاه نیامندند .

فیلها ها تا پای جان می ایستادند و تسلیم نمی شدند و با ارائه دلیل و منطق دلواپسی خود را از نتیجه مذاکرات اعلام می کردند .

 تا اینکه جبهه قلدران گوشتخوار بار دیگر با هم نشستند تا راهی برای به زانو در آوردن فیلها بیابند ...

عاقبت  به این نتیجه رسییدند که حلقه محاصره را بر علفخواران تنگتر کنند تا فشار مضاعف انان را تسلیم نماید . و با این‌نقشه‌‌ جدید وارد عمل شدند... 

فیلها هم با اطااع از توطئه جدید گوشتخواران قلدر با هم نشستند و شور کردند تا چه کنند . نهایتا به این نتیجه رسیدند که باید ابستاد و کوتاه نیامد .

 استدلالشان هم این بود که : چون آنها در قلمرو خود هم امکانات و تجهیزات دفاعی داشتند و هم منابع غنی غذایی و معدنی و هم موقعت استراتژیک منطقه ای و هم تسلط بر آبشخورهای  برکه ... به نحوی که هرگاه بخواهند می توانند با بستن تنها گذرگاه برکه ، عرصه را بر قلدران تنگ کنند .

آنها بر تصمیم خود استوار بودند و رفتارهای هم را رصد می کردند .


 

نتیجه تصویری برای حیوانات

 

قسمت دهم ـ طرح مشترک بُـــرد بُــــرد ! ( طَمبُب ) :

جبهه گوشت خواران که وجود منطقه ای آزاد و مستقل را برنمی تافتند ، و تمام طرح ها و توطئه های خود را ناکام و بی اثر می دیدند با تشکیل جلساتی مستمر بفکر تهیه و تصویب طرحی فراگیر برای تسلیم علف خواران بودند.

بنا بر این تصمیم بود که از تمام ایادی خود در مناطق مختلف جنگل کمک و راهکار خواستند .

هرکس طرحی می داد :   

شغال پیر گفت با آنها مذاکره کنیم ،

روباه مکار گفت با آنها معامله کنیم ،

گرگ از روباه پرسید چگونه  معامله کنیم ؟

روباه گفت نقشه ای دارم که اگر آنها بپذیرند در دام ما می افتند  و ما در فرصتی مناسب آنها را نابود و یا مجبور به تسلیم خواهیم کرد .‌...

روباه گفت ما باید با استفاده از کلاغ های سیاه و کرکس های لاشخور پیام مذاکره و معامله را به علفخواران برسانیم و انها را وسوسه کنیم که دوران نزاع و جنگ سپری شده ، با مذاکره و معامله با هم کنار می آئیم ، شما به منافع تان می رسید و ما هم به منافع مان دست پیدا می کنیم ، پس هر دو طرف در این معامله بُــرد خواهیم کرد !!! و نامش را نهادند طرح مشترک بُـــرد بُــــرد !  

گرگ گفت من خوش ندارم علفخواران زنده باشند تا جه برسد که به این که به آنها منافعی برسانیم !  

روباه گفت : جناب گرگ ؛ لطفا مثل همیشه زود قضاوت نکنید ؛ نقشه من این است :

 اول وسوسه برای رهایی از فشار !

بعد سراب خوش بختی و رفاه در سایه مذاکره و معامله !

سپس وعده و وعید به این که مایحتاج آنها را ما تامین می نمایم ، در مقابل آنها مزاحم شکار ما نشوند ، و ما به راحتی شکار کنیم ، آنها از این پس لازم نیست زیاد کار کنند ، زیرا به راحتی غذای آماده از ما می گیرند .

گرگ پیر باز سخنان روباه برایش سخت آمد و گفت :

تو می فهمیی جه می گوی؟!

روباه گفت : مکارتر از من سراغ داری ؟

حوصله کن چنان آنان را گرفتار کنم که تو آنان را با کمترین زحمت بدری و با خیال راحت بخوری کمی حوصله کن !

گرگ گفت چگونه چنین کاری امکان پذیر باشد ؟

روباه گفت : شما آنها را پای معامله آورید من فریبشان می دهم.

کفتار گفت : جناب روباه ؛ تو جه حقه ای داری ؟ آنرا باز گو و همه را قانع کن ، تا حالا که برد با آنان بوده است ، درسته ؟

روباه گفت : بله درسته ، ولی وقتی ما غذای اماده و لذیذ به انها بدهیم ، کم کم آنها را آماده خور و تنبلشان می کنیم تا خوب با این شرایط خوی گرفته ، فربه و چاق شوند ، بخورند و بخوابند ، وقتی کاملا با شرایط خو گرفتند به بهانه خدمت تعدادی جاسوس در بین انها می فرستیم تا اخبا ر و وضعیتشان را برایمان بیاورند ، هرگاه شرایط مهیا شد  آنوقت است که غفلت آنها مرگشان را آسان می کند ؛ وقتی عموم حیوانات تنبل و تن پرور شدند ، با یک حمله فراگیر با همکاری نفوذی هایمان کار آنها را یکسره خواهیم کرد .

حال بروید و کلاغهای سیاه و کرگس های جارچی را برای جار زدن در قلمرو علفخواران توجیه کنید تا باب مذاکره باز شود ! نقشه این است تا بعد ....

تصویر مرتبط

این داستان ادامه دارد ....

 

 


[ دوشنبه 96/6/20 ] [ 9:35 عصر ] [ چشمــه ســار رحمت ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

* **موضوعات وب
لینک دوستان
امکانات وب


بازدید امروز: 13
بازدید دیروز: 26
کل بازدیدها: 465294
*