سفارش تبلیغ
صبا ویژن

چشمـــه ســـار رحمــت
 

بسم الله الرحمن الرحیم

بهــار در پاییـز

اَلسَّـلامُ عَلَیـکَ یا رَسُــولَ الله


 

ربیع الاول ، همان گونه که از نامش پیداست

بهـــــار مـــــاه ها است

هم میــلاد ، هم تدفیـن ، هم هجـرت ، هم شهـادت

چهـار واقعـــه بزرگ تاریخی این ماه


AKSGIF.IR- rasool akram mohammad gifتصاویر متحرک حضرت محمد (ص)

 

1 ـ در هفدهم این ماه ولادت با سعادت پیامبر رحمت و عزت و کرامت ، حضرت ختمی مرتبت ، محمد ابن عبدالله (ص) رسول گرامی اسلام واقع شده است .

 همچنین میلاد موفورالسرور امام بحق ناطق ، جعفرابن محمدٍ الصــادق (ع) ششمین پیشوای شیعیان نیز در این روز (هشتاد و سومین سال هجری) بوده است.


2 ـ در روز اول یا دوم این ماه پیکر پاک و مطهر رسول الله (ص) بعد از سه روز ماندن بر زمین ، در خانه پیامبر (ص) که اینک روضه ی منوّره نام دارد دفن شد .

[ ربیع ماه حزن و اندوه شیعه (کلیک کنید)]


3 ـ هجرت تاریخی رسول الله (ص) از مکه به مدینه که سرآغازی نوین در گسترش اسلام بود در این ماه اتفاق افتاده است .

 

AKSGIF.IR- rasool akram mohammad gifتصاویر متحرک حضرت محمد (ص)

4 ـ روز هشتم این ماه ، روز شهادت امام یازدهم ، ابا محمد حسن ابن علیٍ العسکری (ع) ، روز حزن و اندوه امام عصر (عج ) است،

شایسته است مؤمنین در این روز با امام و پیشوای خود همدردی نمایند.


 

5 ـ آغاز امامت حضرت ولیّ عصر حجة ابن الحسن المهدی (عج) :

با شهادت امام یازدهم ، بار سنگین امامت و زعامت امت بر دوش مبارک و نازنین امام عصر (عج) آمد، و از آن زمان ( هشتم ربیع الاول سال 260 هـ ق تا کنون و تا زمانی که اراده خداوندی بر ظهور موفورالسرور ایشان قرار گیرد زعامت امت در غیبت کبری بر عهده ایشان خواهد بود، تا اینکه با تشکیل حکومت عدل جهانی ، بشریت را از ظلم وستم جهانخواران رهایی بخشند.

 

 

6 ـ در بیست و سوم این ماه ، بنا بر گواهی تاریخ ، حضرت فاطمه معصومه (س) دختر بزرگوار امام موسی الکاظم (ع) و خواهر گرامی ثامن الحجج امام علی ابن موسی الرضا (ع) به بلد طیبه قم تشریف فرما شدند ، و این افتخار بزرگ دیگری است که نصیب مردم مؤمن و ولایت مدار ایران ، مخصوصاً مردم شریف قم گردیده است. مقدمشان را گرامی می داریم.



 

روزه روزهای اول و هفـدهم این ماه سفارش شده است


7 ـ پیروزی خون بر شمشیر

روز چهاردهم این ماه در سال 64 هـ ق ، بنا بر روایت تاریخ ، یزید ابن معاویه ( لعنت الله علیه) به درک واصل شد. نحوه هلاکت این ننگ تاریخ بدین صورت بوده که با حالت مستی در مستراح افتاده و نوشته اند 20 طشت خون از حلقوم ناپاکش خارج شد و بدنش آن چنان تغییر کرده که همانند آن بوده که قیراندود شده باشد!   

( بنا به روایت شیخ صدوق و کامل بهایی در وقایع الایام)

 

AKSGIF.IR- rasool akram mohammad gifتصاویر متحرک حضرت محمد (ص)

و امّــــا هجـــــرت :

 

هجرت پیامبر (ص) از مکه به مدینه نیز در این ماه پر برکت اتفاق افتاده است 

..... سال سیزدهم بعثت بود که حدود 75 نفر از انصار در عقبه منی با رسول خدا (صلی اللَّه علیه و آله و سلم) بیعت نموده ، سپس به مدینه منوّره بازگشتند . نزدیک به سه ماه از این قضیه تاریخی گذشته بود که آنان و گروهی دیگر از مهاجران، بسیاری از روزها، صبحگاهان به خارج مدینه می آمدند و در انتظار آن حضرت می نشستند، سرانجام بر اثر آزار و اذیت های سران قریش ، پیامبر (ص) مأمور به هجرت از مکه به مدینه شدند، و در تاریخ ( 27 صفر سال اول هجری ) (10 سپتامبر سال  622 م ) از مکه خارج و ده روز بعد به قبا رسیده ، 15 روز درقبا ماندند و سپس رهسپار مدینه شدند. طبق معمول، بامداد آن روز نیز مردم مدینه به خارج مدینه رهسپار شدند و تا نزدیکی های ظهر در آنجا چشم به راه نشستند امّا خبری نشد، تا اینکه ظهر آن روز رسول گرامی اسلام از طریق ذوالحلیفه وارد مدینه شدند، این خبر به مردم مدینه رسید، زن و مرد ، کوچک و بزرگ ، در محلی (نزدیک به محلی که بعداً مسجد قبا ساخته شد) ، به استقبال آن حضرت شتافتند، همگی در نهایت خرسندی و شادمانی به یکدیگر تبریک می گفتند و این شعر را با همدیگر می خواندند:

طَلَع البَدْرُ عَلَیْنا مِنْ ثَنیّات الوداع  

وَجَبَ الشکرعلینا ما دَعا لِلّهِ داع  

بعضی از نزدیکان خدمت رسول خدا (صلی اللَّه علیه و آله و سلم) گفتند مردم مدینه مشتاقانه منتظر قدوم شمایند. پیامبر (ص) فرمودند در انتظار برادرم علیّ بن ابی طالب (ع) هستم،

 آن حضرت 15 روز در قبا توقف کرد تا علی (علیه السلام) به همراه همسرش فاطمه زهرا ( سلام اللَّه علیها ) به آن حضرت ملحق شدند.

در این مدت ، مسجد قبا را تأسیس کردند و در ضمن خانه های مدینــه از بت و بت پرستی پاکسازی شد،

سپس رسول خدا (ص) سوار بر مرکب عازم ناحیه بالای مدینه (منطقه بنو عمرو بن عوف) شده و در آنجا مسکن اختیار نمودند، حضرت بعد از نزول اجلال این آیه شریفه را خواندند: رَبِّ اَنزِلنِی مُنزِلاً مُبارَکاً وَ اَنتَ خَیرُالمُنزِلِینَ

ابن اسحاق می گوید: رسول خدا (ص) در خانه ابوایّوب انصاری بود تا مسجد و خانه شان ساخته شد و سپس به خانه خود در جوار مسجد نقل مکان کردند 


ربیع الاول آغاز سال قمری بوده ولی برای این که آغاز سال با جنگ و کشتار توأم نباشد محرم را که از ماه های حرام است آغاز سال قرار داده اند تا در آغاز سال جنگ و کشتار حـــرام باشد و مسلمین در امنیت سال جدید را آغاز نمایند ، اگرچه بنی امیـــــــــه ملعـــــــــون این حرمت را شکستند و با قتل نوه عزیز و گرامی رسول خدا (ص) ، آغاز سال قمری را با جنگ و کشتار و قتل و غارت و اسارت توأم نمودند !!!

از نطــق به هــرچمــن زبانی دگـــری        

وزلطـف به هــر بــدن روانی دگـــری

درخاطـرهـــرکـسـی گـمـانی دگــری     

 در تو که رسد ؟ تو خـود جهانی دگـــری


[ یکشنبه 94/9/22 ] [ 8:19 صبح ] [ چشمــه ســار رحمت ] [ نظر ]

بِســمِ اللهِ الـرَّحمـنِ الـرَّحِیـم

 

اِذَاجاءَ نَصرُاللهِ وَالفَتحُ، وَ رَاَیتَ النّاسَ یَدخُلُونَ فِی دِینِ اللهِ اَفـواجاً،

فَسَبِّح بِحَمدِ رَبِّکَ وَاستَغفِرهُ اِنَّهُ کانَ تَوّاباً


ایوان کلمه لا اِلهَ اِلاَ الله

  

(ای محمّد)؛ آنگاه که یاری خداوند و فتح مکّــه به تو رسـد، و مردم را بینی گروه گروه در دین خــدا در آیند، پس خدای خویش را بستای و از او آمرزش خـواه که اوستخـدای تـوبـه پـذیــر. 

چون این سـوره بر پیامبر(ص) نازل شد؛

رسول خــدا (ص) گفت :

 ای جبرئیل؛ این سوره از وفــــات ما خبر می دهد که راه فنا می باید رفت ! و شربت تلخ مرگ می باید چشید ! و در خاک لحد می باید خفت

جبرئیل گفت : ای سیدبزرگوار ؛ آن جهان ، تو را به از این جهان است ، و جوار حق تو را به از دیدار خـلـق !

ای سیّد؛ هرچند که راه فنا است اما فنا راه بقا است و بقا وسیله لقـاء! 

ای مسلمان : اگر در همه جهان با کسی در مرگ رعایت و مسامحتی رفتی ، آن کس غیر از محمّد مصطفی(ص) نبودی! هرچند دُرِّ  یتیم بود که از صدف قدرت بیرون آمد ! و آفتابی روشن بود که از فلک اقبال بتافت ! با این همه کرامت او را گفتند تو هم می میری ! (اِنَّکَ مَیِّتٌ وَ اِنَّهُم مَیِّتونَ) 

ای سیِّـد ؛ قـدم در این سرای نهادی و جهان را زیر قـدم زدی! باز آی به حضرت  که جهان اَبَد به تو روشن است! و عرصه قیامت در انتظــار شفاعت تـو است! و جمال فردوسیان شیفته چهره تو است! و آستان حضرت ما مشـتــاق قدم معرفت تو است!

ای سیِّد ؛ هـرچه در آفـرینش است حـلـقـــه درگاه ما می کوبند، تا تــو نیائی یکی را جواب نیست و هیچ کس را ‹‹ بــار ››  نــه!

   ای مسلمان : به وفات پیامبر(ص) پشت جبرئیل بشکست! به نا دیدن او ، دین اسلام خون بگریست! به مفارقـت او ، ایمان به ماتـــم نشست ! چه شده ؟ پیامبر(ص) از دنیــا رفته،

ایوان کلمه لا اِلهَ اِلاَ الله بلرزید !

هنگامیکه سعد معاذ (صحابه خاص) از دنیا برفت پیغمبر(ص) فرمودند: با مرگ سعد عرش خـدا بلــرزید ! پس با مرگ خودِ پیامبر(ص) آن امـور عجب نیست؟!

آخرین نگاهش به صحابه آنگاه بود که حضرتش از حجره بیرون آمد، تنش همه درد، رخسارش همه زرد، تن ضعیف و بدن نحیف، دست بر شانه علی(ع) از خانه به مسجد آمد، دو رکعت نماز گزارد، پشت به محراب تکیه داد، روی به یاران کرد، اشک از دیـده او روان شد، یاران فهمیدند که وداع بازپسین است، دیگـر جمال عالم آرای او را نخواهند دید، و سخن شیرین و حیات بخش او را نخواهند شنید، محراب از او جدا خواهد ماند، و جهان از رفتن وی تاریک خواهـد شد، جبرئیل نیز به سفارت نیاید، و رضوان نیز به بشارت نیاید، و پیغمبر خدا(ص) از حجره به خاک خواهد رفت و از منبر گرم در لحد سـرد خواهد خفت !

  ای دریغــا ! آن جمال پرکمال که دلجوی اندوهگینان و آرامِ دلِ ستم دیدگان بود، در دل خاک خواهـد شد! و خاک بر سر ما خواهد رفت ! از این پس ما خبر آسمان از که پرسیم؟ درمان درد هجران را از که جوئیم؟ در آن هنگام خروش صحابه در مسجد افتاد، و گـَرد نومیدی بر رخسارها نشست ! و چراغ شادی در سینه ها فـرو مُرد ! همه گوش فرا داشتند که پیغمبر خدا(ص) فرمود :

 ای یاران ؛ ای عـزیزان ؛ ای غـریبان ؛ ای مهاجـران ؛ ای انصار ؛

بدرود که عمر ما به نهایت رسید،

و دیدار ما به قیامت افتاد،

شمـــــا را بدرود می کنــــــم

و همــــــــه امّت را که هستنــــد

و خواهنــــد بـــــود بدرود می گویــــــم،

 به همه بگوئید که ما را آرزوی دیدار شما بود،

لیکن اجل مهلت نداد، و مرگ بشارت آورد،

از حضرت آمدیم، باز به حضرت رفتیم، سنّت من را نگاه دارید،

 عتـرت من را محتـرم دارید،

وصایای مرا بکار بندید ،

وصـیّ مـرا اطاعـت کنیــد ،

نمــاز بگـــزاریــد ،

بندگان را نیکو دارید،

یتیمان را بنوازید،

همه را به خدا سپردم


چه نیکـوخصـالی چه نیکـو فعـالی


چه پاکیـزه طبعـی چه پاکیـزه رایی


دل من همـی داد گفـتـی گـواهـی


که باشـد مـرا روزی از تـو جــدایی


... فَسَـبِّـــح بِحَـمــدِ رَبِّکَ ...

پیغمبر(ص) در آخرعمر خویش زیاد رکوع و سجـود می کرد و می گفت :

خداوندا از تو آمرزش می خواهم

و بســوی تـو تـوبـه و بازگشت می کنم!

روایت است که پیامبر(ص) هر شبانه روز هفتاد مرتبه استغفار می کردند

نوشته اند : چون این سوره (سوره نصر) نازل شد اصحاب شاد شدند

ولی عباس (عموی پیامبرص) غمگیــــن شد !

حضرت علت را پرسید ،

گفت : گویا خـبـر وفات است؟ 

حضـرت فـرمودنـد : بلی! 

                 

واین سوره را سورة الـوداع خواننـد

 

جـدائی گمان بـــرده بـودم ولیکــن    

نه چـنـدان که یکسـو نهی آشنایی

سپــردم به تــو دل ندانستـه بـودم

 که اینگـونه مایـل به کـوی خـدایی


سلام بر پیامبر رحمت و عزت ،

 

کرامت و فضیلت ، هدایت و امامت


[ پنج شنبه 94/9/19 ] [ 10:33 صبح ] [ چشمــه ســار رحمت ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

* **موضوعات وب
لینک دوستان
امکانات وب


بازدید امروز: 11
بازدید دیروز: 24
کل بازدیدها: 464448
*