سفارش تبلیغ
صبا ویژن

چشمـــه ســـار رحمــت
 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

رسیدن به سـنّ تکلیـف در جبهـه

 

 

شهید محمد رضا ترابی را خداوند متعال در سال 1351

به خانواده ای مؤمن و متدین و خدمتگزار اهل بیت (ع) عطا فرمود .

 

پدرش مرحوم کاظم ترابی از فرط علاقه ای که به ائمه بزرگوار مخصوصاً

ثامن الحجج امام علی ابن موسی الرضا (ع) داشت ،

نام زیبا و دلنشین محمّــد رضـــا را برایش انتخاب کرد،

 

محمّــد رضــا در شیرین زبانی و هوش و ذکاوت زبانزد همه فامیل بود،

 

او در خرد سالی به کلاسهای سرود نونهالان می رفت

و با صدای زیبایش سرودهای مذهبی را به صورت انفرادی

یا جمعی بخوبی اجرا می کرد.

 

چهــار سـاله بـــود که سـرود زیبـای ( مهــدی بیـــا )

 و دعای امـام زمان (ع) را در مراسم نیمــه شعبـان اجرا کرد ،

 

او آن زمان آنقـــدر کوچک اندام بود که از پشت میز کنفرانس دیده نمی شد ،

لذا برای اجرای سرود ، او را بجای پشت میز [ روی میز ] گذاشتند

تا حضار مجلس او را ببینند!

 

اجرای برنامه سرود او شور و حال خاصی در حاضرین ایجاد کرد

به نحوی که برخی از حضار از شوق دیدار امام زمان (ع) می گریستند !

 

محمـد رضـا کم کم بزرگ و بزرگتر شد و در دوران تحصیلات ابتدایی نیز

از حضور در جلسات مذهبی و کلاسهای عقیدتی نونهالان غفلت نمی کرد،

 

بر اساس همین علاقه مندی ها بود که عشق به امام زمان (ع)

و خاندان رسالت و ولایت در پوست و رگ و گوشت

و استخوان و خون او عجین شده بود.

 

او در چهــارده سالگی برای یاری رزمنــدگان اســـلام

و دفــاع از حریم انقــلاب اســـلامی به جبهــه رفت ،

در حالی که مکلــف نبـود و نه جهــــاد بر او واجب بود و نه دفــــــاع

 

 

رفت و آمدهای او به جبهه ادامه داشت تا در سن پانزده سالگی

و رسیدن به سن تکلیف ،  وی در جبهــه،

در واحد قمر بنی هاشـــم مشغول انجام وظیف بود .

 

محمّــد رضـــا در عملیات کربلای پنج(5) در خط مقدم جبهه حضور داشت .

 

پس از مراجعت از جبهه و شرکت در امتحانات درسی خود ،

با فراخوان نیرو برای دفع عملیات تجاوزکارانه دشمن در مناطق اطراف خرمشهر

او نیز سریعاً همراه با سایر نیروهای داوطلب به جبهه برگشت ،

 

در آن شبی که او به جبهه اعزام شد در کمتر از چهار ساعت

سه (3) گردان نیرو با پنج (5) فروند هواپیمای نظامی

از یـــزد به اهــــــــــواز اعزام شدند ،

 

او  نیز با چند تن از دوستان و بستگان و هم رزمانش به جبهه برگشت

در حالی که فقط شانزده سال از عمر شریفش می گذشت !



نزدیک به بیست ( 20) روز در منطقه بود

که عملیات عظیم بیت المقدس هفت (7)

 در منطقه عمومی شلمـــــــــه با حضور (5) گــــــــردان

از نیروهای تیپ الغدیر یزد و ده ها گردان و لشکرهای دیگر آغاز شد ،

 

نیروهای عملیاتی در کمتر از سه ساعت

به کلیه مواضع پیش بینی شده دست یافتند

و در مواضع جدید مستقر شدند،

 

حدود ساعت  11  پاتک عظیم دشمن با صدها تانک و ... شروع شد و .....  


 در همین حمــلات و دفـــاع بود که تعـدادی از رزمنـدگان جبهـه حـــق

از جمله شهیـد محمـد رضـا تـرابی به درجه رفیعه شهادت نائل آمدند.

 

و بدین سان در تاریخ 1367/3/23  گلی از بوستــان اهلبیت (ع)

و سربازی فداکار از لشکــر خمینـــی کبیــــر (قدّس سرّه )

در نبردی نابرابر با متجاوزین به کشور اســلامی ایــران ،

[پس از چهار مرتبه رفتن به جبهه] ، در سن شانزده سالگی

به فیـض عظمــای شهـــادت نائـــل آمد.

و پیکر مطهرش همراه با پیکر سایــر شهـــداء

در منطقه عملیاتی تحت اشغــــال دشمن باقی ماند.

 

پس از شش سال فـراق و مفقـــــود الجسد بـــودن ،

جسـد پاک و مطهـــر این شهیـد عزیــز به وطن بازگشت

و در پایگاه عاشقـان مهــدی (عج) 

( مهـدیّـه )

  گلــــزار شهـــــــدای سرچشمـه زارچ 

در استان یــزد بخاک سپرده شد.

 

و آتش چنـــان ســوخت بـال و پــرت را

که حتی ندیدیـــم خاکستــــــــرت را

پس از شش ســـال غربــت ، بی نشـــانی

تـــــو برگشتــی ببینـــی رهبــرت را


روحش شـــاد و یـادش گــرامی بــاد


*************************************


مرحوم کاظـم تــــرابی

 پــدر شهیـــد محمّــد رضــا تـــرابی


[ پنج شنبه 92/3/23 ] [ 4:45 عصر ] [ چشمــه ســار رحمت ] [ نظر ]

بسم الله الرحمن الرحیم


گلستــــــان عبــــــادت


 

سلام بر تو ای هفتمین فروغ امامت !

سلام بر تو ای وارث شهادت !

سلام بر تو ای قبله نیازمندان !

سلام بر تو ای آزادترین اسیر و ای آزاده ترین زندانی!

تو که زنـــدان ، گلستان عبادت و خلوتت شده بود

و زندان بانان سنگ دل ، اسیر کرامت و بزرگواری ات.

تو که زنجیرهای ستم و تازیانه های دشمنی و کینه ،

قبــــل از شکنجــــه و آزارت ، به سجـــــــــده افتادند

و دل بی رحمشان در برابر خلق نیکوی تو به رحم آمد.

سلام خـــــــــــدا بر تو ای امام هفتمین،

که تن رنجیده و روح بلندت ، شاهد مظلومیت خاندان توست.

سلام و درود بی پایان الهی بر تو و دودمان پاک تو باد .

 

اَللهُمَّ صَلِّ وَ سَلِّم وَ زِد وَ بارِک


عَلَی السَّیِدِ الکَرِیم ، وَالاِمامِ الحَلِیمِ ،


وَالصّابِرِ الکَظِیمِ ، وَ سَمِّیِ الکَلِیمِ ،


اَلقائد الجَیشِ ، اَلمَدفُونِ بِمَقابِرِ القُرَیشِ ،


صاحِبِ الشَّرَفِ الاَنوَر ، وَالمَجدِ الاَظهَر ،


وَالجَبِینِ الازهَر ، اَلاِمامِ بِالحَقِّ اَبِی اِبراهِیمَ


مُوسَی ابنِ جَعفَر،صَلَواتُ اللهِ وَ سَلامُهُ عَلَیهِ ،


اَلصَّـلـوةُ وَالسَّلامُ عَـلَیکَ  یا اَبِا اِبراهِیمَ


یا مُوسَی ابنِ جَعفَر، اَیُّهَا الکاظِمُ ،


اَیُّهَا العَبدُ الصالِح  یابنَ رسول الله،


یَابنَ أمیرِالمُؤمنین، یا حُجَّةاللهِ عَلی خَلقه،


یا سَیِّدنا و مولانا ، إنّا  تَوَجَّهنا،‌ و استَشفَعنا،


وَ تَوَسَّلنا بِکَ إلی اللهِ، وَ قَدَّمناکَ  بَینَ یَدَی حاجاتِنا،


فِی الدُّنیا و الآخِرَة،


یا وجیهاً عِندَ الله،  إشفَع لَنا عِندَ الله  



سالگرد شهادت مظلومانه این امام معصوم را

به همه دوستان و محبان اهل بیت علیهم السلام

تسلیت عرض می نمائیم.

[ چهارشنبه 92/3/15 ] [ 1:50 عصر ] [ چشمــه ســار رحمت ] [ نظر ]

بســـم الله الـرحمــن الــرحیــم


شفـا و رحمـت برای مؤمنیــن

 

 

 

بســـم الله الـرحمــن الــرحیــم


وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُــــرْآنِ


مَا هُـــــوَ شِفَـــــــاء وَ رَحْمَــــةٌ لِّلْمُؤْمِنِینَ


وَ لاَ یَــزِیــــــدُ الظَّالِمِینَ إَلاَّ خَسَارًا


( سوره مبارکه اســــرا ، آیه 82 )

 

 

و با این قـــــــــرآن


چیزی را که برای مؤمنـــان شفــــــــا و رحمــت است ،


نازل می کنیم ، ولی کافران را جز زیـــــــان نیفزاید


 

 

 

 

و از قـــرآن آن چه را که براى مؤمنین شفــا و رحمت است


فرو مى ‏فرستیم (شفا از امراض معنوى و اجتماعى)


و بر ستمکاران جز زیـــــان (روحى و اجتماعى) نمى ‏افزاید

 

 

 


قـــرآن


شفـــــای دل بیمـــــــاران


و آسایش جـــــــان انــــــــدوه ناکان،


و رحمتی از جانب خــــــــــدای جهانیان


بر مهتر عالمـیـــان است.



 

 

 

با آن که محمّد(ص) پیش از بعثت به پیغمبری،

نزد آنان (قریش ) معـــــــزّز و محتـــــــرم بود

و امانت ها نزد او می‏ گذاشتند

و در محفل ها او را در صدر می‏ نشاندند،

همین که قصه نبوت خواندن گرفت

و حدیث دل و دل آرام پیش آورد،

کارها دگرگونه گشت!

دوست به رنگ دشمن شد،

تیر ملامت بسوی او انداختند،

ساحر و شاعرش نام نهادند

و سرگشته اش خواندند!

 

 

 

 

و شگفت نیست اگر مشتی بیگانگان

آن مهتـــــــر عالـــــــم را نشناختند،

زیرا خـــداونــــد خزینــــه اسرار خلقت

یعنی محمد مرسل را مهـــــری بر نهـــــاد

تا طمــــــع هــــــــــا از او دور شود،

 

 

 

 

کفر و ایمـان را هم اندر تیرگی هم در صفـا


نیست دارالملک جز رخسـار و زلف مصطفی!

 

 

 

خدایا ؛ همه بیماران را شفا عنایت بفرما

بیماری های جسمی ، روحی ، اخلاقی ،

سیاسی و اجتماعی ما را برطرف بفرما

جامعه ما را سلامتی روح و جسم ،

شادابی و نشاط عنایت بفرما

آمّیـــــــــــن یا رب العالمین


[ سه شنبه 92/3/7 ] [ 12:14 عصر ] [ چشمــه ســار رحمت ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

* **موضوعات وب
لینک دوستان
امکانات وب


بازدید امروز: 30
بازدید دیروز: 26
کل بازدیدها: 465311
*