چشمـــه ســـار رحمــت |
بسم الله الرحمن الرحیم خالـق زیبــائی هـا
هیچ کس جـــــــز
اباعبـــــدالله الحسیـــــــــن و امیــرالمؤمنین علـی علیهــم الســلام
خــــــــــــون خـــــــــــــــدا
نامیــــــده نشــده اند !
با شنیدن کلمه ی عاشورا بلافاصله کلمات دیگری در ذهن انسان نقش می بندد ، کلماتی مانند : کربلا ، شهادت ، خون ، شمشیر ، آزادگی ، شهامت ، شرافت ، آب ، تشنگی ، فرات ، علقمه ، کودکان ، خیمه گاه ، قتلگاه ، تل زینبیه ، زینب ، عباس ، علی اکبر ، علی اصغر ، قاسم ، ... و حسیــــــــن علیهم السلام ، از طرفی دیگر کلمات : شمــر و یـزیـــد ، بی کسی و اسارت ، فریب و نیرنگ و دزدی و قتل و غارت ، شقاوت ، قساوت ، دنائت ، البته واژه های شهادت و خون بیشتر می درخشد ، چرا که بعد از واقعه ی کربلا نیز همیشه جریان داشته ، و مسلمانان آزاده همیشه با آن مواجه بوده اند. بعد از واقعه خونین کربلا ، گوئی جهان اسلام را خون گرفته بود ، مسلمانان با دیدن هر شیء سرخی به یاد خون می افتادند ، خونی که به ناحق در نهایت شقاوت و قساوت ریخته شد !
گویند روزی که سر مطهر اباعبدالله الحسین علیه السلام را به کوفه نزد عبیدالله ابن زیاد ابن ابیه آوردند همین که عبیدالله ملعون رأس پاک و مطهر اباعبدالله علیه السلام را برداشت تا از نزدیک نظاره کند ؛ قطره ای از خون پاک و مطهر از سر مبارک آقــا بر ران کثیف عبیدالله ملعون افتاد ، آن قطره خون از لباس عبیدالله عبور و به پوست بدن ناپاکش رسید ، پوست و گوشت را سوراخ کرد و به استخــوان رسید ! آن موضـع به شدت درد گرفت و گوشت ران عفونت کرد و تا زنده بود از آن عفونت و درد شدید آن در عذاب بود تا به درک نیران واصل شد .
این در حالی است که خداوند تبارک و تعالی تربت پاک و مطهر اباعبدالله الحسین علیه السلام برای آلام و دردهای مؤمنین موجب شفا و رحمت و آرامش قرار داده است.
در روایات و کتب اهل شیعه و سنی آمده است که : بعد از شهـــــــــــــادت سالار شهیــــدان کربلا ، اتفاقات باور نکردنی ای رخ داده که در نوع خود از معجزات شهــــادت امام حسین(ع) محسوب می شود. هر سال روز عاشورا تربت ثارالله رنگ خون می گیرد ! معتبرترین کتاب ها، احادیث و روایات و معجزاتی را از سالار شهیدان کربلا منعکس کرده اند تا حجت بر آنانی که راه انکار را بر واقعه کربلا پیش گرفته اند به یقین تاریخی ترین حادثه عالم خلقت پی ببرند. معجزاتی که حتی در کتاب اهل سنت هم به آن اشاره شده است. کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود ســـلام بر چشــم هایی که جـــز خـــدا نـدیــــد
هنگامی که عبیدالله ابن زیاد ، خود را در اوج پیروزی می دید با نخوت و غرور جاهلانه اش خطاب به زینب کبری (س) دختر امیـــــــرالمؤمنیـــــــن (ع) گفت : دیدی خدا شمـــــــــا را خـــــــوار و مــــــا را پیــــــروز گردانید ... و زینب سلام الله علیها در کمال شهامت فرمود : وَ ما رَأیتُ اِلاّ جَمِیــلاً
مـــا جـز خالـــق زیبــــایی هـــا ندیدیـــــــم !
توضیح داده می شود که : برخی جمیل را زیبائی ترجمه می کنند ،
ولی منظور از جمیل خودِ حضرت حق تعالی است ، اِنَّ اللهَ جَمِیلٌ وَ یُحِبُّ الجَمال : خداوند زیباست و زیبائی را دوست دارد ، در این جا جمیــل ، خـــــداست ، و جمال زیبائی های خلقت ، پس منظور حضرت زینب سلام الله علیها این بوده که ما در همه حال خدای خالق زیبائی ها را دیدیم
اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد و آخر تابع له علی ذلک کسی به علامه امینی گفت شیعه چه خبرش است که در کربلا چنین عزاداری می کند؟ علامه جواب بسیار قشنگی به او داد ، گفت : ما در واقعه غدیر سر و صدا نکردیم ( تبلیغ نکردیم ) شما آن را تحریف کردید و گفتید « من کنت مولاء فهذا علی مولا » یعنی هرکس دوست من است دوست علی هم باشد آیا آن همه افرادی که پیامبر(ص) جمع کرد و یک ساعت و نیم برایشان خطبه خواند فقط برای گفتن همین جمله بود. این که دیگر این همه مقدمه و جمع کردن 120 هزار نفر نمی خواست
گر چشم روزگار بر او فاش می گریست خـــون می گذشت از سر ایوان کـــربــلا
اربعیـــن ثـــارالله را گرامی میداریم
برگرفته از سفرنامه عتبات شــام (خودم) [ چهارشنبه 93/9/19 ] [ 1:5 عصر ] [ چشمــه ســار رحمت ]
[ نظر ]
|
* **موضوعات وب |
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |