چشمـــه ســـار رحمــت |
بسـم الله الرحمن الرحیم
میـلاد بـاب علــم
قال رسول الله (ص) : اَنَا مَدِینَةُ العِلم وَ عَلِیٌّ بابُها من شهر علم هستم و علی دروازه آن شهر است [ پس هرکس بخواهد وارد شهری شود ناچار باید از دروازه آن وارد شود ]
نوشتن و گفتن در باره کلمه طیبه بسـم الله و آیه شریفه بسم الله الرّحمن الرّحیم کاری بس دشوار ولی شیرین و آرام بخش است . دشـوار از این جهـت که هیچ فیلسوف و دانشمند و متفکـر و متکلمی نتوانسته تفسیر واقعی و پر رمــــز و راز آن را بیـان کند و امام علی علیه السلام هم فرموده اند : هرکس ادعای تفسیــــــر کامل کند بسیـــــار دروغ گو است ، واضح است که امام علی علیه السلام ؛ خود داناترینِ مردم در همه علـــوم از جمله علـم تفسیـر می باشند .
شرایطی که باید یک مفسّـر قـرآن داشته باشد :
کسی را رسد تا در علــوم قـــرآن غور و تاْمل کند که دارای ده علــــم باشد:
1- عـلـم لغـت 2- عـلـم اشتقاق 3- علم نحـو 4- علم قرائت 5- علم سیـــره ها 6- علم حدیث 7- علم اصول فقـه 8- علم معامـلات 9- علم موهبت 10- علم احکام
( تفسیرادبی عـرفانی جـلــد اول ص 7 )
شرایط و ویژگی های مفسر برای تفسیر قرآن از نظر مرحوم طبرسی صاحب تفسیر شریف مجمع البیان داشتن 15 علم است : 1 - علم لغت شناسی 2- علم نحو 3 - علم صرف 4- علم اشتقاق 5 - علم معانی 6 - علم بیان 7 - علم بدیع 8 - علم قرائت 9 - علم اصول دین 10 - علم اصول فقه 11 - علم اسباب نزول آیات 12- علم ناسخ و منسوخ 13 - علم فقه 14 - علم روایاتی که آیات مجمل را روشن میکند 15 - علــــوم و بینش هـــــای معنـــــوی و درونــــی که درنتیجه عمــــل به عـلـم و دانش به عامل آن ارزانی میشود . ( ص 13 مجمع الـبیـــان جــلــــد 1) اولیـن و بزرگترین مفسّـر قرآن :
درمیــان اصحـــاب پیــامبـــــــر(ص) ؛ کسانی که در علم تفسیر سخن گفته اند ؛ چهـــار نفـــر معـــروفنــــــد : اول امیرالمؤمنین حضرت امام علی(ع) دوم ابن عبـــاس ، ســـوم ابن مسعــــــود و چهارم ابی ابن کعـب، و به تصدیق خاصه و عامه (شیعه و سنی) آن حضرت ( علی ع ) در کلیه علوم از جمله علم تفسیر از دیگران فـائق تر و برتر و بالاتر و سرآمد تمام مردم قرون و اعصار می باشند چرا که پیامبر(ص) فرموده اند : من شهـر علـم هستــــم و علی (ع) دروازه آن شهــر است. ابن عبـــاس گویــــد : علی(ع) علم را از پیامبر(ص) آموخت، و پیامبــــــــــر(ص) از خــــــــــــدا، پس علم پیغمبـر(ص) ، علــم خـداست، و علم علی (ع) ، علم پیامبــــــر(ص)، و علــم من ، علـــم علی( ع ) است، و علم من و علم همه اصحـــاب پیامبـــر(ص) در برابر علم علی(ع) همانند قطره ای است در برابر دریـا. وقتی علی (ع) سخن می گوید ؛ گویی از پس پرده غیب، عالم لاریب را می بیند و با جودت فکر ثابت و اصابت راْی ثاقب خود کلمات را می شکافد و بیان می کند . یک روز جماعتی از اهل تفسیرنزد ابن عباس آمدند و مشکلات تفسیر را از او پرسیدند همه را به صواب جواب گفت، گروهی مقربان و قُـّراء آمدند و مشکلات قـــرائت را پرسیدند همه را به بهترین وجه پاسخ داد، گروهی دیگر از حلال و حرام پرسیدند و قومی از مشکلات لغت عـــرب و شعـــر ، او همه را پاســــخ کامـــــل داد، یکی از صحابــــه بلنــــد شد، ســـــــر و روی او را بوسیـــــــــد و گفت : قربانت گردم این همه دانش و معـرفـت را از که آموختی؟ گفت : هرچه از دانش ها دارم همـه را از علی ابن ابیطالب (ع) آموختم
( تفسیرادبی عـرفانی جـلــد اول ص6)
نقـــــل شـــــده : روزی امام علی علیه السلام در مسجد کوفه در خطابه ای فرمودند : سَـلُـونِی قَبـلَ اَن تَفقِــدُونِی پیش از آن که مرا از دست بدهید از من بپرسیــــــــد آن چه را که نمی دانیـــــــــد ؛ که من راه های آسمان ها را می دانم همان گونه که راه های زمینی را ، [ منظور این که از علــــم نجـــوم و کهکشانها و ماوراء طبیعت بپرسید ] گویند در میان جمع بیست نفر سئوال کردند و پاسخ های خود را گرفتند ... اولیـــن نفر : اولین سوال کننده از گوشهی مسجد کوفه برخاست و پرسید : یا علی ، به من بگو از اینجا که من ایستاده ام تا عرش خدا چقدر فاصله است ؟ امیرالمومنین فرمود : اولا فاصله فرش تا عرش ، یک فاصلهی مکانی نیست که من به تو بگویم از اینجا تا عرش چقدر فاصله است ؟! اما اگر یک مومنی خالصانه بگوید لا اله الا الله و این کلمه توحید را بر زبان خود جاری سازد ، او فاصله فرش تا عرش را پیموده است ، فرش و عرش را به یکدیگر دوخته است . و بعد در ادامه فرمود : اگر می خواهی عرش پروردگار رحمان را جستجو کنی ، بدان قلب یک انسان مومن عرش پروردگار رحمن است. اولین سوال کننده جواب سوال خود را گرفت و بقیه نیز به همین ترتیب ....
توضیــــح : جرج جرداق دانشمند مسیحی لبنانی که اخیراً فوت کرد ؛ در کتاب " امام علی صوت العدالة الانسانیة " می گوید : ای شیعیان ، افتخار کنید به چنین پیشوایی . کدام رهبر را در تاریخ بشر سراغ دارید ، در هر زمینه ای از او پرسیده باشند ، بی درنگ پاسخ داده باشد ؟ ... ای روزگار ، تو را چه شده است ؟ ای کاش تمام ثروت ها و سرمایه های خود را بسیج می کردی تا در هر قرنی ، یک علی تحویل جامعه ی بشریت میدادی . کمبود جامعه ی بشری ما ، وجود یک پیشوایی به نام علی بن ابی طالب است . و در پایان می گوید : می دانید چرا علی را در محراب عبادت سر شکافتند ؟ علی را از شدت عدالتش کشتند !!!! و او تنها پیشوای عادل تاریخ بشر است که از شدت عدلش کشته شد نه از شدت ظلمش .
توضیــــح بیشتــــــر : ابن ابی الحدید (عالم سُنی مذهب و جمع آوری کننده سخنان علی علیه السلام ) وقتی به اینجا می رسد ، تاسف میخورد . میگوید : ای کاش آن شب در پای خطبه سلونی علی بن ابی طالب (ع) انسانهای فهیم و فرهیخته ای حضور میداشتند که سوالات عمیق علمی و حکمی از محضر مولا می پرسیدند تا پاسخ مولا برای ما آیندگان بماند ولی افسوس ... بعضی آدم هایی که پای خطبهی سلونی مولا علی نشسته بودند ، آدم های عوام ِ کم سوادی بودند که سوالات شان از این نوع بود که چنین سوالاتی می کردند !!
[ چهارشنبه 95/2/1 ] [ 10:14 صبح ] [ چشمــه ســار رحمت ]
[ نظر ]
|
* **موضوعات وب |
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |