چشمـــه ســـار رحمــت |
بسم الله الرحمن الرحیم عشـق یعنی سَیـرِ اِلَـی الله
برخی می گویند واژه عشق در قــــرآن نیامده ، پس ما هم نباید از این کلمه استفاده نمائیم که مقدمه برخی مناسبات غیرشرعی است و نهایت آن فساد و بی بند و باری خواهد بود ! و بهتر است بجای عشق از واژه های مهر و محبّت و دوستی استفاده شود ! ما در این نوشتار توضیح مختصری که بیانگر معنای واقعی این کلمه باشد تقدیم می نمائیم : واژه مهر و محبت به روابط عاطفی بین افرادی مثل فرزندان ، والدین ، بستگان ، و یا در محیط وسیع تر؛ همشهریان و هموطنان و یا همنوعان اطلاق می شود ، ولی واژه عشق در جائی و نسبت به کسی به کار می رود که گاهی آن افراد را فدای آن می کنند ! مثل محبت ابراهیم (ع) به اسماعیل (ع) ، ولی هنگامی که پای عشق الهی و تسلیم محض معشوق و معبود بودن پیش آید ابراهیم (ع) همین اسماعیل را به قربانگاه معشوق و معبــــود می بَرَد ! اگرچه امروزه واژه عشق را صرفاً در روابط عاطفی بین افراد به کار می برند و این کلمه زیبا و مقدس نیز بازیچه افرادی شده که نهایت آمال و آرزویشان رسیدن به جنس مخالف است ، ولی اینها عشق نیست بلکه هوای نفس و هوس است ! عشق واقعی و حقیقی ؛ آن است که بر مبنای عقل و تفکّر باشد و این فقط رابطه خاصّ بین خالق و مخلوق ، ساجد و مسجود ، عابد و معبـــود ، انسان و الله است . و تنها ذات مقدس ازلی و ابدی و فنا ناپذیر حق است که شایستگی دوست داشتن و عشق ورزیدن را دارد . و بقیه ، همه ، هوای نفس و هوس ها و آمــــــال و آرزوهای کوتـــاه و نابـــــود شدنی میباشد ! به عبـــــــارتی دیگــــر : عشق حقیقی یعنی سَیــر اِلَی الله
اگر زندگی عشاق معروف و مشهور را مرور کننیم می بینیم که نهایت هدف و مقصد و آزرویشان رسیدن به انسانی دیگر همانند خودشان بوده که فانی شدنی بوده اند ! راعیل (زلیخا) یکی از عشاق مشهور است که داستان او بر سر زبان ها بوده و می باشد ! او از کاخ و کاخ نشینی و آن همه مال و ثروت گذشت ، جوانی خود را از دست داد و به پیری فرتوت و خسته و نابینا و ناتوان تبدیل شد و به هرکس می رسید احوالی از یوسف (ع) می پرسید و نهایت آرزویش مثلاً شنیدن صدای یوسف (ع) بود ! ولی هنگامی که از طریق یوسف (ع) با خدای یگانه و خالق بی همتای خویش آشنا شد و به حقیقت توحید رسید ، با این که به امر خداوند توسط یوسف (ع) بینائی خود را باز یافت و جوانی خویش را نیز بدست آورد ولی به یوسف (ع) توجهی نکرد و گفت می خواهم پروردگارم را عبادت کنم ! یعنی از عشق به عبودیّت رسید ! و عشق به الله باعث شد آن همه هوس و آرزوی دیدن و وصال یوسف (ع) را ناچیز انگارد ! از طرفی در حدیث شریف قدسی آمده است : من طلبنی وجدنی ، و من وجدنی احبّنی ، و من احبنی عشقنی ، و من عشقنی عشقته ! و من عشقته قتلته ! و من قتلته فعلیَّ دیته ، و من علیَّ دیته فَاَنا دیته !
از همه این ها که بگذریم ، در این عصر و زمان که برخی سعی دارند با سوء استفاده از واژه مقدس عشق ، جوانان این مرز و بوم را به گمراهی و منجلاب شهوات نفسانی و نابودی ارزش های انسانی بکشانند ! چه می شود که برخی هم با استفاده صحیح از واژه زیبــــا و مقـــدّس عشــق ، افراد را به سوی حق و حقیقت و خـــدا و قرآن وارزش های انسانی جلب نمایند ؟ کما این که در اوایل شروع به کار این وبلاگ ، بسیاری از افراد در پیام های خصوصی و یا نظرات خود در یادداشت ها از این کار استقبال نمودند ، و حتی برخی گفتند که با دیدن این وبلاگ و مطالعه مطالب آن ، به خواندن قرآن و تفسیر قرآن تشویق شده ، نسبت به تهیه کتاب تفسیـــــر قــــرآن برآمده و هر روز آن را مطالعه می نمایند .
البته هیچ کس و هیچ کاری بی عیب و نقص نیست جز ذات مقدس پروردگار و آن چه را که او می کند و او می خواهد ، بنابراین با پذیرفتن کاستی ها و عیوب خود و کار خود ، از دوستان ارجمند می خواهیم تا در کاهش نقصان هایمان ما را یاری دهند .
خورشید نه مجرم ارکسی بینــا نیست
موسی نشود هر آنکه در سینا نیست
همه مشکلات و گرفتــــاری های ما ناشی از غیبت طــــولانــــی مولایمــــــان محبــوب دل هـــا و منجـــی انســان هـا قائـم آل محمّـد (ص) حضرت امــام مهــدی (عج) است پس برای تعجیل در فـرج مبارکشـان دعـــــا کنیم [ سه شنبه 92/6/12 ] [ 8:8 صبح ] [ چشمــه ســار رحمت ]
[ نظر ]
بسم الله الرحمن الرحیم
یـــار مهـــربان
قلم دانشمنـدان و خـون شهیــدان !
بعضی ها تا یک مطلب بنظرشان قدری طولانی آمد آن را نمی خوانند! می گویند کی حوصله خواندنش را دارد ، طولانی است ! جسارتاً باید عرض کنم : این گونه افراد تشنه نیستند , اگر تشنه باشند هرجا که نشانی از آب باشد بسویش می دوند ! کسی هم که دوستدار مهدی (عج) باشد هرجا که نامی و نشانی از ایشان بیابد بسویش می دود. البته در این زمان آن قدر امکانات فرهنگی زیاد و گسترده است که شاید کمتر احساس تشنگی یا فقر کتاب و مقاله و امثالهم بشود، لکن عرصه فرهنگ و مخصوصاً فرهنگ دینی و مهدویت ، با همه ی گستردگی اش باز نیازش قابل احساس و ملموس است ، مخصوصاً کسانی که شیفته مطالب خاصی باشند هرکجا بویی از آن دلنوشته ها بیابند بسویش میشتابند , مطالب را می گیرند و چند و چندین مرتبه می خوانند و تحلیل می کنند ، کما اینکه بنده برخی کتاب ها را چندین مرتبه خوانده ام و باز هم اگر فرصتی پیش آید از مطالعه یا مرور آن ها خسته نمیشوم ،که لذت هم میبرم. توضیح دهم که در سال های قبل از انقلاب ، برای پیدا کردن یک حدیث یا یک کتاب خوب باید چه زحماتی را متحمل می شدیم ، با پولی که کم بود و با وسیله نقلیه ایکه کم بود ، ولی با عشقی که زیاد بود و اراده ای که خستگی ناپذیر بود ، کتاب را تهیه می کردیم ، آخرش هم باید آن کتاب را مخفیانه بخوانیم یا در جایی پنهان کنیم که بدست ماموران ساواک نیافتد! خود ستایی نیست نقل وقایع است ؛ بنده همین کتاب ارزشمند عصر ظهور که نوشته محقق بزرگوار شیعه ، علامه حاج شیخ علی کورانی عاملی است را سال ها قبل چندین مرتبه به دقت مطالعه کرده ام و با هر بار مطالعه مطلبی از آن برگرفته ام , هرگز نگفتم کتاب قطور است یا مطالبش طولانی است بلکه با اشتیاق آن رامی خواندم. همچنین سایر کتاب هایی که در دسترسم قرار می گرفت را با دقت و اشتیاق می خواندم و مکرراً مطالعه می نمودم ، در جایی از این کتاب در خصوص وقــایع قبل از ظهـــور نوشته بود : « یکی از وقایع قبل از ظهور انهدام دو مرکز تجارت جهانی است » سال ها یا مدت ها بعد که جریان 11 سپتامبر در آمریکا اتفاق افتاد و برج های دوقلو ( دو مرکز تجارت جهانی) منهدم شد ، من به یاد این مطلب افتادم که مدت ها قبل در کتاب عصر ظهور خوانده بودم ، برای اطمینان به کتابخانه ای که آن کتاب را گرفته بودم مراجعه و کتاب را مجددا مرور کردم تا به آن مطلب رسیدم ! در حاشیه کتاب نوشتم : این حادثه در تاریخ 11سپتامبر سال 2001 اتفاق افتاد !! شهید بزرگوار مرحوم دکتر سید رضا پاک نژاد که رحمت خدا بر او باد یکی از افراد اهل مطالعه و تحقیق بود ، نقل است که روزی برادرشان به اتاق ایشان می رود می بیند اتاق پر است از کتاب های مختلف , و اطراف دکتر هم تعداد زیادی کتاب انباشته است , می گوید ( قریب به این مضمون ) چقدر مطالعه می کنید ؟ خسته نمی شوید؟ پاسخ می دهد خسته که نمی شوم , بلکه لذت هم می برم ! سپس سوگند یاد می کند ( قسم جلاله ) که من همه ی این کتاب ها را چندین مرتبه خوانده ام ! بله دوستانم ؛ این است حال افراد عاشق و تشنه !! یک خاطره هم از خودم بگویم : روزی در یکی از خیابان های تهران به همراه برادرم و همسر و فرزندانشان پیاده به جایی می رفتیم , در یکی از محل های نسبتاً شلوغ همسر برادرم متوجه می شود که من همراهشان نیستم، به برادرم می گوید فلانی نیست (گم شده) ! برادرم می گوید : شما همین جا بایستید من الان او را پیدا میکنم ! ایشان از راهی که آمده بود برمی گردد تا مقابل یک کتابفروشی می رسد و مرا داخل آن کتابفروشی پیدا میکند ! بله من هنگام عبور از خیابان تا چشمم به کتاب می افتد بدون توجه به همراهان ، ناخودآگاه به داخل کتابفروشی کشیده می شوم و غرق در تماشا و بررسی کتاب ها ، همچون تشنه ای که به آبی خنک و گوارا رسیده باشد ، و برادرم که حال مرا می داند حدس می زند که من به کجا رفته ام ، لذا بر می گردد و مرا که مشغول زیر و رو کردن (بررسی) کتاب ها بودم پیدا می کند!! آری دوستان هرگز از مطالعه نگریزید و خسته نشوید که هرچه داریم از مطالعه است . در این رابطه حدیث شریفی از پیامبر عظیم الشأن ماحضرت محمد (ص) نقل شده که فرموده اند : [ یُوزَنُ یَومَ القِیامه ، مِدادُ العُلَماء وَ دَمُ الشُّهَداء ، فَیُرَجِّح مِدادُ العُلَماء عَلی دَمِ الشُّهَداء] در روز قیامت سنگینی قلم دانشمندان و سنگینی خون شهدا را وزن می کنند، (مقایسه می کنند) پس قلم دانشمندان بر خون شهدا سنگینی می کند و یا این که (فَیُرَجِّجُ ) را تعبیر کنیم به ترجیح داده میشود ، یعنی قلم دانشمندان برخون شهیدان ترجیح و برتری داده میشود. واقعیت هم همین است ، چون قلم دانشمندان است که شهیدان را به این مرتبه می رساند. گفته اند : هر کتاب یا مقاله و مطلبی حداقل ارزش یک بار خواندن را دارد
این کتاب ها آسان و مجانی در اینجا جمع نشده ، بلکه با تلاش و سرمایه و علاقه و اشتیاق ، و با امید مراجعه و مطالعه شما عزیزان تهیه گردیده و هرکدام زبان حالی است از یک یا چند دانشمند که در این محل ، آرام و منتظر نشسته اند. پس کتاب ها را دریابید که هرچه بخواهید در آن ها پیدا خواهید کرد موفق باشید [ دوشنبه 92/6/4 ] [ 10:3 عصر ] [ چشمــه ســار رحمت ]
[ نظر ]
|
* **موضوعات وب |
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |