سفارش تبلیغ
صبا ویژن

چشمـــه ســـار رحمــت
 

بسم الله الرحمن الرحیم

امام جعفــر صــادق علیــه السلام

نام : جعفــــر

نام پدر : امام محمد باقر (ع)

نام مــادر : ام فــروه دختر قاسم بن محمد بن ابوبکر (خلیفه اول)

ام فروه ، پدرش قاسم بن محمد بن ابوبکر و مادرش اسماء دختر عبد الرحمان بن ابوبکر است ، از این روی امام صادق (ع) فرموده اند : «ولدنی ابوبکر مرتین» یعنی ابوبکر (خلیفه اول) دو بار مرا به دنیا آورده یعنی از دو طرف نسب من به ابوبکر می‌رسد.

کنیـــه : ابو عبــدالله ( اباعبدالله )

لقــب : صـــادق آل محمّــد (ص)

تاریخ ولادت : 17 ربیع الاول سال 83 هجری قمری ( 702 703 میلادی )

محــل تولــد و زنـــدگی: مدینـــه منـــوره

تاریخ و محل شهادت : 25 شوال سال 148 هجری قمری

مدت عمــــــر : 65 ســـــال

خلیفه وقت و آمر شهادت : منصور دوانیقی خلیفه غاصب عباسی

محل دفن : قبرستان بقیـــــــع در مدینــه منـــوره

ایشان در سن 31 سالگی پس از درگذشت پدر به امامت رسیدند.

امامت ایشان همزمان با سال‌های پایانی حکومت بنی امیه و سال‌های آغازین حکومت بنی عباس بود.

به علت ضعف و عدم استقرار نظام سیاسی،

فرصت بسیار مناسبی برای فعالیت فرهنگی و مذهبی به دست ایشان آمد.

این عصر که زمان جنبش فرهنگی و فکری و برخورد فرق و مذاهب گوناگون در جهان اسلام بود. زمینه فعالیت به گونه‌ای برای وی فراهم آمد،

که بیشترین احادیث شیعه در تمام زمینه‌ها از ایشان نقل گردیده

و مذهب تشیع به نام مذهب جعفری خوانده می‌شود.

فقه شیعه نیز عمدتاً بر روایات به‌جای مانده از ایشان مبتنی‌ست،

به همین جهت مکتب فقهی شیعیان دوازده امامی را مذهب جعفری نیز می‌نامند.

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

مناظره علمی بسیار عجیب امام جعفــر صادق (ع)

مقاله ذیل قسمتی از کتاب [ امام جعفر صادق (ع) مغز متفکر جهان شیعه ص 378 ] می باشد.

این کتاب نوشته شده توسط مرکز مطالعات اسلامی استراسبورگ است.

25 دانشمند در این مجمع در مورد شیعه دوازده امامی تحقیق کرده اند.

در بخش هایی از کتاب مطالبی از امام صادق (ع) ثبت گردیده

که این دانشمندان معتقدند جواب آن متعلق به قرن بیستم می باشد

و خود متحیرند که چگونه امام صادق(ع) در چهارده قرن قبل چنین اشارات علمی داشته اند.

 

لطفاً این مطلب را با دقت مطالعه فرمایید: 


امام جعفــر صــادق(ع) یکی ازصبورترین مدرسین دنیای قدیم بود.

او در دوره ای که تدریس میکرد نه فقط هر روز درس میداد،

بلکه بعد از خاتمه درس مخالفین علمی خود را می پذیرفت

و ایراد های انها را می شنود و جواب می داد.

بعضی از شاگردان او،

در روزهایی که میدانستند استادشان به مخالفین علمی جواب می دهد

پس از خوردن غذا مراجعت میکردند تا در جلسه مباحثه شرکت داشته باشند.

یکی از مخالفین امام ، مرشدی بود به اسم ابو شاکـــر

آن مرد یک روز بعد از اینکه امام صادق از خواندن نماز فارغ گردید

بحضورشان رسید و گفت:

ایا اجازه می دهی انچه می خواهم بگویم.

امام جعفر صادق (ع) فرمود بگو ؛


ابو شاکر گفت:

انچه تو درباره خدا می گویی غیر از افسانه نیست

 و تو با افسانه سرایی می خواهی مردم را وادار به قبول چیزی بکنی

که وجود ندارد

و به این دلیل خدا وجود ندارد که ما نمی توانیم با هیچیک ازحواس پنجگانه

 آن را درک کنیم

ممکن است بگویی با عقل بوجود خدا پی میبری

 ولی من می گویم عقل هم بدون حس ظاهری قادر بفهم چیزی نیست.

ای مردی که دعوی دانشمندی می کنی

و میگویی جانشین پیغمبر مسلمین هستی

من بتو می گویم که در بین افسانه هایی که مردم نقل می کنند

هیچ افسانه ای بی پایه تر از موجود بودن یک خدای نادیده نیست.

 اما من فریب تو را نمی خورم

و افسانه ات را در باره خدای که دیده نمی شود نمی پذیرم.

من خدایی را می پرستم که بتوانم با دو چشم او را ببینم
و .....

در تمام مدتی که ابو شاکر مشغول صحبت بود امام حتی یکبار تکلم نکرد

و وقتی گفته ابو شاکر به اتمام رسید

باز امام صادق (ع) چند لحظه لب به سخن نگشود

و منتظر بود که ابو شاکر حرف بزند.


سپس جـــواب داد: ....

تو گفتی که من افسانه سرایی می کنم

و مردم را به پرستش خدایی دعوت مینمایم

که دیده نمی شود.

ای ابو شاکر تو که منکر خدای نادیده هستی،

می توانی درون خود را ببینی؟


ابوشاکر گفت: نــــه


امام صادق فرمود:

هرگاه می توانستی درون خود را ببینی

نمی گفتی که چون خدا رانمی توان دید پس افسانه ای بیش نیست.


ابو شاکر گفت:

دیدن درون چه ربطی به پرستش خدایی که موجود نیست دارد.


امام فرمود:

تو میگویی چیزی که دیده نمی شود

و نمی توان صدایش راشنید و آنرا لمس کرد وجود ندارد


ابوشاکر گفت:بله


امام صادق فرمود:

ایا صدای حرکت خون را در بدن خود می شنوی؟


ابو شاکر گفت: مگر خون در بدن حرکت دارد؟!


امام فرمود:

ای ابو شاکر خون هر چند دقیقه یک مرتبه در تمام بدن تو حرکت مینماید

و اگر حرکت ان چند دقیقه در بدن تو متوقف شود تو خواهی مرد.

ایا تا امروز گردش خون را در بدن خود دیده بودی؟


ابو شاکر گفت:

نه و من نمی توانم قبول کنم که خون در بدن من حرکت می کند.


جعفرصادق فرمود:

انچه مانع از این می شود که قبول کنی خون در عروق تو حرکت میکند

جهل است و همین جهل مانع از آن میگردد که تو

خدای واحد و نادیده رابشناسی.


آیا تو از مخلوقاتی که خداوند آفریده

و آنها را در بدن تو گمارده

و تو بر اثر کار انها زنده ای اطلاع داری؟


ابو شاکر گفت:نـــه


امام فرمود:

تو فقط متکی به مشاهدات خود هستی

و میگویی انچه را نمی بینی وجود ندارد.

آنها در کالبد تو بوجود می ایند رشد می کنند

 و تکثیر می شوند و بعد از مدتی از کار می افتند....

ولی تو نه صدایشان را می شنوی و نه لمس میکنی.


ای ابو شاکر بدان که شماره موجودات جاندار

که اینک در کالبد تو زندگی می کنند و میمیرند

نه فقط از شماره تمامی آدمیان که در این جهان زندگی می کنند بیشتر است

بلکه از شماره ریگ های بیابان بیشتر است.


چرا گفته اند کسی که خود را یشناسد خدای خود را می شناسد


ای ابو شاکر ؛ آیا این سنگ را می بینی که در پای دیوار کار گذاشته اند.


تو این سنگ را بی حرکت میبینی

چون چشم تو حرکت انرا نمی بیند

و هر کس بتو بگویددر سنگ حرکاتی وجود دارد که

حرکات ما که در اینجا جمع هستیم چون سکون است

 تو نمی پذیری و می گویی افسانه سرایی می کند.

غافل از اینکه چون تو نادان میباشی

نمی توانی به حرکت درون این سنگ پی ببری

و شاید روزی برسد ( قرن بیستم )که بر اثرتوسعه علم

 مردم بتوانند حرکت درون سنگ را ببینند.

(مجله علم چاپ امریکادر تاریخ ژوئن 1973نوشت: توانسته اند با عکسبرداری بوسیله لیزر برای اولین بار حرکت مولکولها را بطور واضح ببینند و مدت فلاش دوربین عکاس که بوسیله لیزر عکس میگیرد یک تریلیونیم ثانیه است و برای اینکه بدانیم یک تریلیونیم ثانیه در مقابل یک ثانیه چقدر کوتاه است میگوییم که متناسب است با یک شیانه روز از عمر ما در قبال ده میلیارد سال)



ای ابو شاکر با اینکه هوا وسیله حیات تو و سایر افراد بشر است

 تو آن را نمی بینی

و فقط وقتی که باد میوزد انرا حس می کنی.

آیا می توانی منکر وجود هوا بشوی....

ای ابو شاکر ؛ انکارخالق کردن از جهل است نه عقل.

من خدای خود را نساخته ام

و او را از اندیشه های خود بیرون نیاورده ام.

اما خدای تو بقول تو ساخته دستهای تو میباشد.

انچه من کردم و می کنم این است که

با اندیشه خود خدا را بهتر بشناسم

و زیادتر به عظمت او پی ببرم.

 ولادت با سعادت ششمین خورشید آسمان امامت و ولایت 

حضرت امام جعفرابن محمد الصادق علیه السلام مبارک


[ دوشنبه 91/11/9 ] [ 4:27 عصر ] [ چشمــه ســار رحمت ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

* **موضوعات وب
لینک دوستان
امکانات وب


بازدید امروز: 22
بازدید دیروز: 78
کل بازدیدها: 465431
*